درک «شب قدر» به بیدار بودن نیست به بیدار شدن است

حجت الاسلام ظهیری با بیان اینکه درک شب قدر به بیداربودن نیست بلکه به بیدار شدن است بر لزوم توبه در شب های قدر تاکید کرد و گفت: بیدار شدن یعنی انسان در مسیر زندگی خود از انجام رفتارهای ناشایست بپرهیزد و از خواب غفلت بیدار شود.

به گزارش خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، شب قدر از شب‌های مقدس و متبرک اسلامی است. خداوند در قرآن مجید از آن به بزرگی یاد کرده و سوره‌ای نیز به نام «سوره قدر» نازل فرموده است. در تمام سال، شبی به خوبی و فضیلت شب قدر نیست. این شب، شب نزول قرآن، شب فرود آمدن ملائکه و روح نیز نام گرفته است. عبادت در شب قدر برتر از عبادت هزار ماه است. در این شب، مقدرات یک سال انسان‌ها و روزی‌ها، عمرها و امور دیگر مشخص می‌شود. ملائکه در این شب بر زمین فرود می‌آیند، نزد امام زمان(عج) می‌روند و آنچه را برای بندگان مقدر شده بر ایشان عرضه می‌دارندلذا در این خصوص با حجت الاسلام «علی اصغر ظهیری» مدرس حوزه علمیه سفیران هدایت گفتگویی انجام داده ایم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می شود.

آیا شب قدر به معنای  این است که انسان حاکم بر سرنوشت خود  می شود؟

 یکی از سوالات بسیار مهم جوانان در مورد شب های قدر این است که آیا شب قدر به معنای  این است که انسان حاکم بر سرنوشت خود هست یا خیر؟ یعنی وقتی خداوند در شب قدرسرنوشت یکساله انسان را رصد می کند  دیگر قابل تغییر نسیت این یک سوال بسیار مهم در میان جوانان است، ضمن اینکه این سوالات عوارض و پیامد های زیادی در جامعه به دنبال دارد،  مثلا  یک دختر و پسر جوان این گونه  تصور می کنند  که چون در شب های قدر در مراسم احیاء شرکت نکردند و قرآن به سر نگرفتند، پس به سرنوشت بدی دچار می شوند این در حالی است قرآن می فرماید:  خداوند متعال دو نوع سرنوشت برای انسان در نظر گرفته است، یکی سرنوشت محتوم  و دیگری سرنوشت غیر محتوم ، سرنوشت محتوم سرنوشتی است که بی برو برگرد ( قطعا) انجام می گیرد( کیفیت و میزان عمر انسان) همان طور که قرآن کریم می فرماید: «إِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لاَیستَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ یسْتَقْدِمُونَ»  هنگامیکه سرآمد آنها فرا رسد، نه ساعتی از آن تأخیر می کنند و نه بر آن پیشی می گیرند.

 

به فرموده قرآن کریم ،سرنوشت غیرمحتوم  سرنوشتی است که به دست خود انسان  رقم می خورد، یعنی انسان با اعمال ، رفتار و کردار خود می تواند عاقبتی  را برای خود ترسیم کند، خداوند در قرآن کریم می فرماید: «إِنَّ اللهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ» (خدا حال قومى را تغيير نمى‏‌دهد تا آنان حال خود را تغيير دهند) بنابراین انسان با اعمال خود می تواند سرنوشت خود را تغییر دهد بر همین اساس هیچ گاه انسان در چنبره تقدیر و سرنوشت گرفتار نمی شود، اگر این گونه است چرا باید دعا کنیم ، بزرگی در مورد فضیلت  دعا صحبت می کردند ، فردی سوال کرد اگرخداوند متعال برای ما سرنوشتی  ترسیم کرده است پس دعا چه تاثیری دارد ، خداوند در سوره فرقان می فرماید : ما تغییر بکم ربی لولا دعاکم  به مردم بگو من به شما نگاه نمی کنم  اگر دعا نکنید در واقع  ریشه اتصال میان خالق با مخلوق دعا است. از امام صادق (ع) سوال می کنند آیا وقتی در شب قدر قرآن به سر می گیریم ، دعا و توسل می کنیم  تاثیری هم در سرنوشت ما دارد فرمودند: انسان با دعا و توسل کردن در حقیقت حاکمیت خود بر سرنوشت خویش را نشان می دهد.

 

چرا خداوند متعال شب قدر را در میان سال مخفی کرده است؟

مفسران قرآن کریم با استفاده از قرآن و احادیث پیشوایان معصوم دین درباره علت نامگذاری این شب به «شب قدر» مطالب و دلایل زیادی آورده اند.طبق روایات، شب های نوزدهم، بیست و یکم، بیست و سوم و حتی به روایاتی نیمه شعبان منسوب به شب های قدر است، علت مخفی بودن شب قدر از نظر امام صادق (ع) فرصت بیشتر بندگان جهت عبادت، مناجات و بهره مندی از این شب پر فضیلت و مهم است، خداوند در قرآن کریم می فرماید: «إِذَا تَقَربَ العَبْدُ إلَيَّ شِبْراً تَقَربْتُ إِلَيْه ذِرَاعاً وَإِذَا تَقَرَّبَ إلَيَّ ذِرَاعاً تَقَربْتُ مِنهُ بَاعاً، وِإذَا أتَانِي يَمشي أتَيْتُهُ هَرْوَلَةً»گر بنده من يک وجب به من نزديک شود، من يک ذراع (فاصله ی ساعد تا آرنج) به او نزديک می شوم و اگر يک ذراع به من نزديک گردد، من به اندازه يک باع (فاصله ی باز کردن دو دست) به او نزديک می شوم؛ اگر قدم زنان به سوی من بيايد، من دوان دوان به سويش می آیم) در واقع پروردگارمتعال منتظر بازگشت انسان به سویش است به همین دلیل خداوند شب های قدر را در طول سال مخفی کرده که بندگان فرصت بیشتری  برای عبادت و بندگی داشته باشند.

 

مهمترین اعمال شفارش شده در شب های قدر چیست؟

 در شب های قدر بیشتر به احتیاط توصیه شده است ، شب های قدر شب بیدار ماندن نیست بلکه بیدار شدن است این دو با هم فرق می کنند، بسیاری از افراد هستند که بیدار می مانند و قرآن به سر می گیرند اما از همه خوابتر هستند بر عکس افرادی هم هستند که خواب می باشند ولی چون بیدار دل هستند انگار احیاء کردند، جوانی نزد امام صادق (ع) آمد و گفت:آقا من شب قدر خوابم برد و نتوانستم احیاء کنم، حضرت فرمودند چون تو بیدار دل بودی در زمره بیدار دلان قرار گرفتی، دومرتبه گفت ولی من خواب بودم، حضرت فرمودند: مگر تو بیدار نشدی آب خوردی و بر اباعبدالله الحسین (ع) سلام کردی  گفت بله، حضرت فرمود این نشانه بیدار دلی تو است و تو جزء بیدار دلان بودی. بر همین اساس قرآن کریم بدترین  انسان ها را مرده دلان  و خواب دلان معرفی  می کند و می فرماید: افراد ناشنوا و نابینایی (کور دل و کر دل) هستند که هر چقدر هم احیاء کنند فایده ای ندارد. همچنین امام صادق (ع) فرمودند: هر کس شب قدرغسل کند و بیداربماند مانند کسی است که تازه ازمادرش متولد شده پس درک شب قدر به بیداربودن نیست بلکه به بیدار شدن است، یعنی انسان در مسیر زندگی خود از انجام رفتارهای ناشایست بپرهیزد و از خواب غفلت بیدار شود.

 

 بهترین عمل در شب قدر چسیت؟

 همه زمان ها برای خداوند است ، قرآن کریم می فرماید«:له مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى» آنچه در آسمان ها و آنچه در زمين و آنچه در ميان آنها و آنچه در زير زمين است، براي اوست، اما خداوند متعال ماه رمضان را به خود منتسب کرده است و می فرماید: رمضان ماه من است لذا ماه رمضان ماه خداست  در این ماه لیالی قدر ویژگی های منحصر به فردی دارند، چون در این شب انسان می تواند راه صد ساله را یک شبه بپیماید ، زیباترین لحظه در زندگی انسان  لحظه ای است که فرد از کرده خود پشیمان شده و تصمیم به بازگشت می کند (توبه) حر ابن ریاحی در کربلا با نماز و روزه اش سعادتمند نشد بلکه زمانی که تصمیم به بازگشت گرفت سعادتمند شد، وقتی برگردی، نماز و روزه ات معنا پیدا می کند، فردی که با خداوند قهر است و نماز را از سر تکلیف می خواند این فرد چه برداشتی می تواند از نماز خود داشته باشد ، پس توبه نقطه آغاز عشق میان بنده و پرودگار متعال است، به همین دلیل در شب های قدرتوصیه به توبه شده است ضمن اینکه توبه لقلقه زبان نیست، امیر المومنین علی (ع) فرمودند: خیمه توبه بر روی سه رکن استوار است اول پشیمانی صد در صد دوم استغفار و سوم تصمیم گیری برای عدم تکرار گناه  لذا توبه واقعی نیازمند این سه مرحله مهم است.

 

در زمان حضرت محمد(ص) جوانی بود که گناه بزرگی انجام می داد تا اینکه یک روز تصمیم گرفت پیش پیامبر اکرم(ص) برود تا شاید از طرف خدا گناهش بخشیده شود.جوان با عرض معذرت به حضرت محمد(ص) گفت که گناهی انجام داده ام که می توانم به شما بگویم تا توسط شما از طرف خدا بخشیده شوم پیامبر جواب داد بگو که انشاءالله بخشیده می شوی ولی گناهت  چیست؟ آیا شرک به خدا آورده ای؟ گفت نه. حضرت فرمود: قتل نفس کرده ای؟ گفت نه. حضرت فرمود: بنابراین توبه کن که خدا ترا خواهد بخشید و لو بزرگی گناهانت به اندازه کوهها عظیم باشد.گفت: گناهانم از آن کوههای عظیم بزرگتر است. حضرت فرمود: پروردگار متعال گناهانت را می آمرزد و لو به بزرگی زمین و آنچه در آن است، بوده باشد. جوان گفت: گناهان من بزرگتر است. حضرت با حالت غضب به او خطاب فرمود: وای بر تو ای جوان گناهانت بزرگتر است یا خدای متعال؟ جوان تا این سخن را از پیغمبر شنید خودش را به خاک انداخت و گفت منزه است پروردگار من، هیچ چیز بزرگتر از او نیست.

 

جوان گفت:من کفن دزد بودم یک روز وقتی کفن دزدی می کردم، دیدم که توی قبر یک دختر جوان دوشیزه بود وقتی که کفنش را دزدیدم شیطان  وسوسه ام کرد پیغمبر اکرم (ص) فرمود: ای فاسق از من دور شو. زیرا ترس از آن دارم که آتشی بر تو نازل شود و عذاب تو مرا متأثر کند.جوان گنهکار از پیش روی پیغمبر رفت و پس از تهیه مختصر غذائی سر به بیابان گذاشت و در محلی دور از چشم مردم به گریه وزاری و توبه پرداخت، لباسی خشن بر تن و غل و زنجیری هم به گردن انداخته آنگاه با تضرع و زاری روی به آسمان کرد و مناجات کنان پروردگار خود را میخواند، بارالها هر وقت از من راضی شدی به رسولت وحی نازل کن تا مرا مژده عفوت دهد و اگر نه آتشی بفرست تا در این دنیا به کیفر اعمالم برسم. زیرا من طاقت عذاب آخرت تو را ندارم.

 

دیری نپائید که در اثر نیایش صادقانه اش، خداوند رحیم او را عفو فرمود و بر پیامبرش این آیه را فرستاد:«و الّذین اذا فعلوا فاحشة او ظلموا انفسهم ذکرواللَّه فاستغفروا لذنوبهم و من یغفر الذنوب الاّ اللَّه...»رسول خدا از نزول این آیه شریفه در جستجوی جوان مذبور بر آمد و معاذبن جبل تنها کسی بود که اقامتگاه آن جوان را بلد بود و نشان پیغمبر(ص) داد. حضرت با گروهی از یارانش به محل آن جوان آمدند. وقتی که رسیدند دیدند که جوان از ترس عقوبت الهی دست نیایش بسوی حقتعالی دراز کرده و همچون ابر بهاران از دیدگانش اشک می بارد جلو آمده غل و زنجیر را از گردنش برداشتند و بوی مژده آمرزش و عفو الهی را رساندند. سپس رو به اصحاب کرده فرمودند:جبران کنید گناهان خود را همانطور که بهلول نبّاش جبران کرد. این یک روایت واقعی بود ما باید از این واقعه درس بگیریم  چون گناه کردن همیشه راحت و شاید لذت داشته باشد ولی توبه آن گناه خیلی سخت است ما باید قبل از گناه کردن به توبه ی آن هم فکر کنیم.

 

نتیجه داستان این است که با طغیان غریزه قوه تفکر و تعقل انسان از کار می افتد، قوه تفکر و تعقل زمانی درست کار می کند که در گرداب طغیان غرایز قرار نگیرد لذا مسئولان باید بدانند  برای داشتن جامعه ای که روح معنویت در آن زنده باشد باید به گونه ای اقدامات و برنامه های خود را تدوین و ترسیم کنند که غرایز در وجود جوانان تعدیل شود و یکی از مهترین راهکارها فراهم کردن زمینه ها و بسترهای لازم برای ازدواج جوانان است لذا در صورت بی توجهی به این مساله مهم آسیب های زیادی جامعه را دنبال می کند.

 

 

 

 

 

کد خبر 1053185

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha