گذری بر پرونده بزرگ‌ترین آوارگان جهان

مسئله آوارگی و پناهندگی در جهان یکی از مسائلی است که در مدار توجه همه کشورهای جهان است که می توان رتبه بیشترین جمعیت آواره و در تبعید جهان را به فلسطینی ها اختصاص داد.

خبرگزاری شبستان، گروه بین الملل: ادامه جنگ اسرائیل علیه نوار غزه و کوچاندن اجباری فلسطینی‌ها از منازل‌شان بهانه‌ای برای مرور پرونده بزرگ‌ترین آوارگان جهان یعنی فلسطینی‌ها شده است.

مسئله آوارگی و پناهندگی در جهان یکی از مسائلی است که در مدار توجه همه کشورهای جهان و مدعیان حقوق بشر قرار گرفته است و می توان رتبه بیشترین جمعیت آواره و در تبعید جهان را به فلسطینی ها اختصاص داد.

فلسطینی ها با وجود داشتن خانه و کاشانه در سرزمینی وسیع و زیبا مجبورند به خاطر سیاست های ددمنشانه اسرائیل از از سرزمین خود آواره شوند و در اردوگاههای موجود در اراضی فلسطین اشغالی ۱۹۶۷، اردن، سوریه و لبنان زندگی کنند و حتی به کشورهای اروپایی و آمریکا مهاجرت کنند.

۷۵ سال پیش در سال ۱۹۴۸ میلادی با تشکیل دولت جعلی اسرائیل ۸۵ درصد از ساکنان فلسطینی از خانه و کاشانه خود آواره و هزاران نفر نیز به کام مرگ گرفتار شدند. این آغاز هجرت ناخواسته بسیاری از فلسطینی ها بود.

گذری بر پرونده بزرگ‌ترین آوارگان جهان

نطفه نامشروع

نطفه اولیه این رخداد شوم به سال ۱۹۱۷ برمی گردد یعنی زمان امضای وعده بالفور. اگرچه سران صهیونیسم همچون "بینسکر" مولف کتاب "خودمختاری" و "هرتزل" مولف کتاب "دولت یهود"، سالها پیش از وعده بالفور در کتابهای خود از تشکیل دولت مستقل و مهاجرت به فلسطین سخن به میان آورده بودند. صهیونیستها در اولین کنگره حزب صهیونیسم در شهر بال سوئیس، پس از مشورت‌ها و مذاکرات زیاد با صدور قطعنامه‌ای فلسطین را منطقه مهاجرت خود دانستند و اسم فلسطین را به "ارض اسرائیل" تبدیل کردند و پرچم صهیونیستی و شعار ملی یهود هم مشخص کردند؛ اما به طور قطع می توان مطلع مصائب و رنج‌های فلسطین را وعده بالفور دانست.

وعده بالفور در زمانی رقم خورد که دولت انگلستان با اعراب مشغول مذاکره و در حال تحکیم وعده‌ها و بستن پیمان‌ با آنها بود. انگلیس با امضای وعده بالفور موجودیت و ملیت عرب‌ها را به خطر انداخت.

صهیونیستها در اولین کنگره حزب صهیونیسم در شهر بال سوئیس، پس از مشورت‌ها و مذاکرات زیاد با صدور قطعنامه‌ای فلسطین را منطقه مهاجرت خود دانستند و اسم فلسطین را به "ارض اسرائیل" تبدیل کردند و پرچم صهیونیستی و شعار ملی یهود هم مشخص کردند

اگرچه سران عرب پس از این اتفاق پی بردند که انگلستان برای فلسطین چه خوابی دیده است، به همین دلیل به برپایی نشست‌ها، همایش‌ها و کنگره‌هایی همچون کنگره صلح، کنگره سوریه اقدام کردند و در نتایج این وعده تامل و دقت بیشتر کند. اعراب در این همایش‌ها خواستار لغو قرارداد "سایکس پیکو" شدند و همچنین وعده بالفور و تشکیل دولت یهود در بلاد اسلامی به ویژه فلسطین را غیرقانونی اعلام کردند.

انگلیس از همان ابتدا یعنی از سال ۱۹۱۸ تلاش کرد تا صهیونیست را به بهانه اداره امور یهودیان وارد فلسطین کند. صهیونیست ها پس از ورود خواستار اداره فلسطین شدند و آن را حق قطعی خود می دانستند.

انگلیس در سال ۱۹۲۲ در حالی با موافقت و امضای دول بزرگ متفقین قیّم فلسطین و متعهد به اجرای وعده بالفور شد که ماده ۲۲ پیمان جامعه ملل انتخاب دولت سرپرست را به اختیار خود ملت‌ها می گذارد و اراده و خواست ملت را اساس تعیین دولت سرپرست می دانست. به همین دلیل می توان انتخاب انگلستان را تنها زاییده اراده و هدف‌های شوم صهیونیسم دانست.

گذری بر پرونده بزرگ‌ترین آوارگان جهان

این کشور استعمار از همان ابتدا کمک های خود را برای پیشبرد اهداف شوم خود و صهیونیسم آغاز کرد. انگلستان کمک های فراونی برای مهاجرت یهودیان از کشورهای دیگر به فلسطین انجام داد تا جمعیت یهودیان را در فلسطین به حداکثر برساند.

رقمی که برای مهاجرت یهود به فلسطین به ثبت رسیده است، هر ساله بیش از سال گذشته بود. این رقم به غیر از ورود قاچاق یهودیان به مرزهای فلسطین بود. اگرچه جوانان عرب برای جلوگیری از مهاجرت غیرقانونی یهودیان خودشان به پاسبانی از مرزها اقدام می کردند، ولی دولت این عمل را خلاف قانون می دانست و با تهدید از این عمل جلوگیری می کرد.

کمک های انگلیس به دوستان صهیونیسم خود به مهاجرت ختم نمی شود؛ بلکه آنها را با مهمات و تجهیزات و ادوات نظامی جدید مسلح می کرد و حتی به آنها مبارزه تسلیحاتی را آموزش می داد و می توان گفت انگلیس، صهیونیست‌ها را برای نابود کردن فلسطینی‌ها و اعراب تا بن دندان مسلح کرد تا زمانی که پای از سرزمین فلسطین بیرون می گذارد این فرزند نامشروع بتواند از خود محافظت و مردم این سرزمین را تار و مار کند.

در برخی از مناطق فلسطین حضور بیشتر یهودیان احساس می شد و فلسطینی ها و اعراب بیم داشتند که به محض تخلیه فلسطین از سوی انگلیس، خطر عظیمی عرب‌ها را تهدید کند، اما یهودیان به طمع غصب همه فلسطین به خرابکاری و تهدید فلسطینی ها ادامه می دادند.

با وجود اینکه در زمان تخلیه نیروهای انگلیسی، کشورهای عربی ارتش خود را در مرزهای فلسطینی مستقر کرده بودند، اما نقشه تخلیه به گونه ای طراحی شده بود که یهودیان در امنیت باشند و بتواند به فلسطینی ها حمله کنند و اگر زمانی یهودیان در محاصره مجاهدان عرب بودند، نیروهای انگلیسی به مانند فرشته نجات یهودیان را از مهلکه نجات می دادند.

گذری بر پرونده بزرگ‌ترین آوارگان جهان

آغاز هجرت ناخواسته

نیروهای انگلیس با برنامه و نقشه مواضع یهود را مستحکم کردند و خاک فلسطین را کم کم تخلیه می کردند؛ در زمانی که نیروهای انگلیسی آرام آرام تخلیه می کردند، نیروهای مسلح یهود در دهم آوریل ۱۹۴۸ به دیر یاسین حمله کردند و به قتل عام وحشیانه ۲۵۰ نفر از ساکنان آن اقدام کردند در حالی که یهودیان به کشتن و مثله کردن  فلسطینی ها اقدام می کردند، نیروهای انگلیسی در نزدیکی آنجا بودند و همه چیز را می دانستند، اما هیچ اقدامی نکردند.

جنایت وحشیانه دیگر یهودیان که با اطلاع انگلیس انجام شد، کشتار ناصرالدین در ۱۴ آوریل ۱۹۴۸ بود، یهودیان تمام ساکنان آن را کشتند و خانه ها را آتش زدند و این روستای عربی را از صفحه وجود محو کردند.

جنایت وحشیانه دیگر یهودیان کشتار ناصرالدین در ۱۴ آوریل ۱۹۴۸ بود، یهودیان تمام ساکنان آن را کشتند و خانه ها را آتش زدند و این روستای عربی را از صفحه وجود محو کردند.

تخلیه فلسطینی‌ها از کاشانه‌های خود با نقشه مخصوص استعمارگران به همین صورت انجام شد و همین مسئله باعث شد تا بسیاری از مناطق فلسطین  به دست یهودیان بیفتد و جمعیت زیادی از فلسطینی ها خانه و کاشانه و اموال منقول و غیرمنقول خود را رها کنند و به لبنان، سوریه، مصر و اردن پناه ببرند.

فلسطینی‌ها امیدواربودند ارتش کشورهای عرب با خروج آخرین سرباز انگلیسی به یهودیان حمله کند و خانه و کاشانه آنها را از دشمن باز پس گیرد.

با خروج رئیس دولت سرپرست در ۱۵ مه ۱۹۴۸ از بندر حیفا، نیروهای عرب به فلسطین وارد شدند و دولت‌های عربی محاصره فلسطین را رسماً اعلام کردند و در همان زمان صهیونیست ها نیز تشکیل دولت جعلی اسراییل را اعلام کردند و پس از دقایقی "ترومن" رئیس جمهوری آمریکا این رژیم را به رسمیت شناخت.

لشکرکشی کشورهای عربی همچون مصر، عربستان، عراق، اردن، سوریه و لبنان برای بازپس گیری عضوی از بلاد اسلامی قابل ستودنی بود اما پس از مدتی اعلام آتش بس شد.

گذری بر پرونده بزرگ‌ترین آوارگان جهان

حوادثی که در دوره آتش بس میان اعراب و یهود رخ داد، نشان داد که آتش بس تنها حیله ای برای تقویت جبهه یهود بوده است. چرا که آنها همه مقررات را زیرپا گذاشتند و مقادیر زیادی اسلحه و مهمات و سرباز مسلح از مناطق مختلف جهان همچون رومانی، چکسلواکی، آمریکا، فرانسه، روسیه و انگلیس وارد فلسطین کردند. یهودیان در مدت آتش بس به روستاهای دور افتاده حمله و ساکنان آنها را آواره کردند.

در همین حال؛ شخصی به نام کنت "فالک برنادوت" میانجی سازمان ملل با اعراب و یهودیان وارد مذاکره شد و شرایط و وضعیت فلسطینی ها را به شورای امنیت گزارش داد و در پیشنهادی خواستار تشکیل یک حکومت فدرال با دو عضو مستقل عربی و یهودی شد و همچنین پیشنهاد بازگشت فلسطینی ها را با بازپس گیری تمام مایملک شان اعلام کرد.

کنت "فالک برنادوت" میانجی سازمان ملل با اعراب و یهودیان وارد مذاکره شد و شرایط و وضعیت فلسطینی ها را به شورای امنیت گزارش داد و در پیشنهادی خواستار تشکیل یک حکومت فدرال با دو عضو مستقل عربی و یهودی شد و همچنین پیشنهاد بازگشت فلسطینی ها را با بازپس گیری تمام مایملک شان اعلام کرد.

با وجود اینکه گفته های برنادوت تاثیر زیادی در صدور قطعنامه ۱۹۴ داشت، ولی یهودیان نه تنها پیشنهادات را نپذیرفتند بلکه به نقض این قطعنامه و قطعنامه های دیگر ادامه دادند.

ارتش عرب پس از این ناکامی؛ دیگر نتوانست وارد فلسطین شود و بارها با نیروهای یهودی وارد جنگ شد و حتی کشورهای همجوار فلسطین بخش‌هایی از سرزمین های خود را از دست دادند و حاصل آن امضای صلح نامه هایی بود که در پایان اسرائیل آنها را نقض کرد

گذری بر پرونده بزرگ‌ترین آوارگان جهان

آمار و حقایق

جنایت و کشتار وحشیانه یهود و آوارگی بیش از یک میلیون عرب از سرزمین خود باعث شد تا در ۸ دسامبر ۱۹۴۹ به منظور بهبود وضعیت اسفناک این مردم آواره آژانس امداد و اشتغال آوارگان فلسطینی سازمان ملل متحد موسوم به "آنروا" تاسیس شود تا در زمینه های آموزش، بهداشت و امداد خدمات اجتماعی تحت پوشش این آژانس که در مناطقی همچون کرانه باختری، نوار غزه، لبنان و سوریه و اردن واقع شده است، قرار بگیرند.

فلسطینی ها در زمانی که خانه و کاشانه خود را ترک می کردند، فکر نمی کردند که این آوارگی بیش از نیم قرن به طول بینجامد و اعراب نتوانند برای حق طبیعی و مسلم آنها که حق بازگشت است، اقدامی انجام دهند و آنها همچنان در حسرت بازگشت به موطن اصلی خود باشند.

گذری بر پرونده بزرگ‌ترین آوارگان جهان

براساس آمار ثبت شده در آژانس آنروا، پیش بینی می شود که تعداد آوارگان فلسطینی در سال ۲۰۲۶ میلادی به ۱۲ میلیون نفر می رسد.

این آوارگان سالهاست که باغات، کالاها، خانه و میلیاردها میلیارد ریال را پشت سر گذاشتند تا صهیونیست‌ها با ثروت آنها عیش کند و چه بسا با پول آنها برای یهودیان در ملک آنها خانه بسازند.

صهیونیسم غاصب سیاست های متجاوزکارانه خود را همچنان با غصب زمین های فلسطینی ها با بهانه های مختلف و اعمال فشارهای مستقیم وغیرمستقیم بر آنها ادامه می دهد تا تعداد بیشتری از فلسطینی ها را از سرزمین شان بیرون کند و آن را به طور کامل از آن خود کند.

فلسطینی های مقیم سرزمین اشغالی و پناهندگان از آغاز آوارگی تاکنون همه سختی ها و کمبودها را به امید بازگشت به وطن خویش و رهایی این سرزمین از دست دشمن صهیونیستی تحمل کرده اند.

آوارگان و سیاست

نام آوارگان و پناهندگان فلسطینی از ۷۵ سال پیش با تاریخ و سیاست این سرزمین پیوند خورده است. آوارگان در تاریخ سیاسی فلسطین از اهمیت بسیار زیادی برخوردارند، به طوری که نام آوارگان در هر نشست، همایش و مذاکره سیاسی و اعلام و صدور قطعنامه و بیانیه دیده می شود و می توان این مسئله را از عوامل مهم و چالش زا در مسیر تداوم گفتگوها و فرایند صلح خاورمیانه و همزیستی مسالمت آمیز مردم فلسطین با غاصبان اسرائیلی دانست.

اگرچه در این نشست ها و مذاکرات راه حل هایی همچون بازگشت پناهندگان به سرزمین و موطن اصلی خود، تشکیل دولت فلسطینی به عنوان مکانی برای سامان دادن به آنها و اعطای تابعیت فلسطینی، پرداخت غرامت به پناهندگان در مقابل صرف نظر از بازگشت دیده می شود، ولی به جز بازگشت پناهندگان و تشکیل دولت فلسطینی که گزینه معقول است؛ سایر این پیشنهادات را می توان یک مصلحت اندیشی سیاسی به نفع صهیونیسم تلقی کرد نه فلسطینی ها.

گذری بر پرونده بزرگ‌ترین آوارگان جهان

کشورهای عربی از نخستین نشست خود که در سال ۱۹۷۳ در الجزایر درباره مسئله فلسطین برگزار شد، تا امروز نشست ها و کنفرانس های مختلفی همچون نشست کمپ دیوید، نشست آناپولیس را برگزار کردند و در نشست های مختلف به حق بازگشت آوارگان فلسطینی که یک حق مسلم و کاملاً حقوقی است، اشاره کرده اند. اما تاکنون به علت نقض های مکرر از سوی یهودیان صهیونیسم و یا عدم پیگیری اعراب و یا همپیمانی برخی از کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی این نشست ها و صدور بیانیه ها و قطعنامه ثمری نداشته است.

سازمان ملل متحد قطعنامه هایی همچون قطعنامه ۱۹۴ دسامبر ۱۹۴۸، قطعنامه ۳۰۲ دسامبر ۱۹۵۰، قطعنامه ۵۱۲ ژانویه ۱۹۵۲ و قطعنامه های ۲۴۲ و ۳۳۸ را در مورد آوارگان فلسطینی و حق بازگشت آنها صادر کرده است که می توان مهمترین و اصلی ترین متن مورد استناد طرفداران حق بازگشت را قطعنامه ۱۹۴ مجمع عمومی سازمان ملل دانست.

سازمان ملل متحد قطعنامه هایی همچون قطعنامه ۱۹۴ دسامبر ۱۹۴۸، قطعنامه ۳۰۲ دسامبر ۱۹۵۰، قطعنامه ۵۱۲ ژانویه ۱۹۵۲ و قطعنامه های ۲۴۲ و ۳۳۸ را در مورد آوارگان فلسطینی و حق بازگشت آنها صادر کرده است که می توان مهمترین و اصلی ترین آن قطعنامه ۱۹۴ مجمع عمومی سازمان ملل است.

در بند ۱۱ این قطعنامه آمده است: "مجمع عمومی تصمیم می گیرد، به آوارگانی که قصد بازگشت به وطن خویش و از سرگرفتن زندگی مسالمت آمیز در کنار همسایگان را دارند در اسرع وقت برای انجام این کار اجازه داده شود و برای آنهایی که بازگشت به وطن را ترجیح نمی دهند باید خسارت اموال مفقود شده و یا صدمه دیده پرداخت گردد."

این قطعنامه را می توان از آن حیث حایز اهمیت دانست که از سال ۱۹۴۸ تا ۲۰۰۰ میلادی ۱۳۵ بار به تصویب جامعه بین الملل رسیده است.

اسرائیل از سال ۱۹۴۸ تاکنون به بهانه های مختلف قطعنامه ۱۹۴ را رد کرده و اعلام می کند که سازمان ملل نمی تواند به جز در موارد مالی و بودجه قطعنامه الزام آوری تصویب کند.

گذری بر پرونده بزرگ‌ترین آوارگان جهان

آنها معتقدند که فلسطینی ها شهروند اسرائیلی به شمار نمی آیند، به همین دلیل حق بازگشت ندارند و حق بازگشت در نظر گرفته شده در کنوانسیون ژنو یک حق فردی است نه جمعی.

یهودیان صهیونیسم همچنین مدعی اند که با بازگشت آوارگان فلسطینی، تعادل جمعیت آنها برهم می خورد و هویت یهودی اسرائیل از بین می رود.

مسئله عددی و جمعیت برای صهیونیست ها بسیار مهم است؛ اگرچه آنها اثرات منفی جنگهای ۳۳ روزه علیه لبنان و ۲۲ روزه علیه غزه در مهاجرت منفی صهیونیست ها و فرار آنها از فلسطین را نمی بینند.

گزارش ها نشان می دهد که در سالهای اخیر روند فرار صهیونیست ها از فلسطین به خاطر ترس از جنگ و نوامیدی از آینده اسرائیل، مهاجرت و کوچ اجباری به این سرزمین را کند کرده است. به همین دلیل براساس آمارها می توان پیش بینی کرد که در آمار ظاهری جمعیت ساکن فلسطین حداقل چهاردرصد بیشتر از جمعیت یهودی باشد.

گذری بر پرونده بزرگ‌ترین آوارگان جهان

صهیونیسم ها می دانند با بازگشت پناهندگان فلسطینی اکثریت عددی ۲ بر یک به نفع فلسطینی هاست؛ به همین دلیل آژانس یهود طرح هایی همچون کوچ اجباری و تشویق یهودیان به زاد و ولد بیشتر را در راس فعالیت های خود قرار داد تا با تغییر بافت جمعیت بتواند برتری جمعیتی ایجاد کنند اما آژانس یهود در این امر موفق نبوده است و بسیاری از یهودیان به علت ترس و مطابقت نداشتن وضعیت عینی با شرایط ادعای آژانس یهود به زادگاه اولیه خود بازگشته اند.

آمارها حاکی از آن است که جمعیت فلسطینی ها در مقایسه با یهودیان برتری مطلق دارد و همین امر می تواند نشان دهد که چرا صهیونیسم با ورود آوارگان فلسطینی مخالف است و این حق طبیعی را نادیده می گیرد.

اگرچه همین تحولات منطقه باعث شده است تا فرار یهودیان از سرزمین فلسطین تشدید شود و برای نجات جان خود سرزمین دیگری را برای زندگی انتخاب کنند؛ این جنگ اخیر پس از عملیات طوفان الاقصی در هفتم اکتبر نیز اعتراض‌های گسترده یهودیان را نسبت به سیاست‌های این رژیم به همراه داشته است.

رژیم صهیونیستی که انتظار این عملیات را از مقاومت فلسطین نداشت، علاوه براینکه هزاران نظامی خود را از دست داده است، به اعتبار امنیتی‌اش نیز ضربه وارد آمده است. با آغاز این عملیات، بسیاری از یهودیان شهرک نشین از سرزمین‌های اشغالی خارج شدند و همین مسئله برای این رژیم گران تمام شده است.

باید دید که آیا کشورهای عربی و اسلامی در این برهه زمانی برای رسیدن  به منافع و حفظ سیادت و استقلال کشور فلسطین کاری انجام می دهند یا تنها به محکومیت حملات رژیم صهیونیستی به فلسطینی‌ها به ویژه نوار غزه بسنده می کنند؟ همچنان باید شاهد آوارگی میلیون ها فلسطینی درجای جای این کره خاکی بود؟

کد خبر 1732654

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha