تحقق وعده الهی با کمک شن های طبس

خبرگزاری شبستان- خراسان جنوبی؛ فاطمه رحیم‌زاده- پنجم اردیبهشت سال ۱۳۵۹ عملیات نیروهای آمریکای به نام پنجه عقاب، در صحرای طبس شکست خورد. این واقعه به بهانه آزادی جاسوسانی که در سیزدهم آبان ۱۳۵۸ به اسارت دانشجویان پیرو خط امام درآمده بودند با تصمیم حمله نظامی کارتر رئیس جمهور وقت در ایالات متحده به وقوع پیوست.

صحرای طبس یادآور شکست خفت‌بار و مفتضحانه استکبار جهانی و بر هم خوردن هیبت پوشالی آمریکا شد. حادثه عبرت‌آموز در تاریخ معاصر که باعث تحقیر، رسوایی و ناکامی آمریکا در دستیابی به توطئه‌های شوم شده و حقانیت ایران اسلامی را به رخ جهانیان کشید. به بهانه قرار داشتن در سالروز واقعه تاریخی صحرای طبس با مسئول عملیات به گفتگو نشستیم.

محمدحسین اخوان صفار قائم ‌مقام کمیته انقلاب و مسئول عملیات در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان با اشاره به وقوع زلزله در طبس در سال ۱۳۵۹ می‌گوید: روزهای اول اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۹ درحالی‌که داخل کانکس و چادر مشغول استراحت بودم راننده کمیته‌ی انقلاب مرا صدا کرد. از چادر بیرون آمدم راننده به من گفت از سوی رئیس کمیته انقلاب فراخوان شده‌ام، بلافاصله آماده شده و با ماشین لندرور کمیته که متعلق به شرکت زغال‌سنگ فعلی (ذوب آهن سابق) بود به محل کمیته رفتیم. در آن زمان کمیته، ژاندارمری و شهربانی در کنار هم قرار داشتند وقتی به درب کمیته رسیدم متوجه چراغ خاموش ایستادن نیروها شدم، به محض رسیدن فرمان ایست صادر شد وقتی علت را جویا شدم گفته شد اطلاعاتی از پاسگاه رباط خوان مبنی بر آمدن نیروهای آمریکایی به سمت طبس رسیده است از آن جا که آموزش دیده و در سربازی خدمت کرده بودم سریع نیروها را آماده کرده و پس از تأمین خودرو نیروها برای بررسی بیشتر از چون و چرای ماجرا به محل وقوع حادثه اعزام شدند. تصور ما بر آن بود که چون به ‌تازگی گروگان‌گیری در کشور انجام‌ شده بود (گروگان‌گیری نیروهای آمریکایی توسط دانشجویان خط امام) آمریکا قصد مقابله ‌به ‌مثل داشته و می‌خواهد به‌همین بهانه شهر طبس را محاصره کند.

وی گریزی به پیام‌های واصله از پاسگاه رباط خوان مبنی‌بر پیاده‌سازی نیروهای آمریکایی در اطراف شهر طبس می‌زند و می‌گوید: با ماشین استیشن آبی رنگ (از شرکت ذغال‌سنگ) چند نفر نیرو در حالی به محل حادثه اعزام شدند که تأکید شده بود فقط برای بررسی به محل اعزام می‌شوید و حق درگیری و استفاده از سلاح و تیراندازی را ندارید. در این ‌بین اخبار به‌صورت سلسله ‌مراتب مسئولان مربوطه گزارش می‌شد و بر این مبنا اخبار به سپاه فردوس و دیگر مناطق برای اعزام نیروی کمکی ارسال می‌شد. پس از ارسال پیام اولین نیروهای کمکی از سپاه از فردوس، کاشمر و... وارد شهر طبس شدند.

با توجه به وقوع زلزله، شهر به‌هم‌ریخته بود در این حین شهردار طبس اعلام کرد مشکل حل شده‌ است و رادیو آلمان اعلام کرده نیروهایی که برای نجات گروگان‌ها در ایران بودند شکست‌خورده و فرار کرده اند با شنیدن این خبر بلافاصله اطلاعات را به مرکز ارسال کردم تا صحت‌ و سقم این خبر مشخص شود. بعدازظهر جمعه دوم اردیبهشت ماه نیروهای هوایی به فرماندهی سرهنگ قبادی از شیراز وارد شهر شدند در این ‌بین نیروهایی که برای بررسی به محل واقعه اعزام شده بودند اطلاع دادند در منطقه کسی نیست و فقط تعدادی هواپیما و بالگرد مانده است.

گروگان گیری آمریکایی ها

راننده و تعداد مسافرانی که گروگان نیروهای آمریکایی بودند هم با مشکلات فراوان خود را به طبس رساندند وقتی از آن‌ها سوال شد گفتند نیمه‌های شب در حین تردد به سمت مشهد مقدس تعداد نیروی آمریکایی با کمک فردی که مترجم آن‌ها بود ما را گروگان گرفته و وارد هواپیما کردند .به گفته این افراد مسافران گریه می‌کردند که ما زائر هستیم اجازه دهید به ادامه سفر خود بپردازیم ما رو کجا می‌برید. فرد مترجم هم خطاب به گروگان‌ها می‌گوید شما را جایی می‌بریم که عرب نی نمی‌اندازد. بنا به گفته شاهدان واقعه به‌یک ‌باره فضای بیرون از هواپیما روشن می‌شود و بعد متوجه آتش‌سوزی و اشتعال هواپیما و بالگرد می‌شوند. همان فرد مترجم رو به گروگان‌ها کرده و فریاد می‌زند شما لیاقت ندارید، همه به سمت اتوبوس برده می‌شوند خطاب به مسافران اتوبوس گفته می‌شود همه سرها به سمت اتوبوس و رو به پایین باشد، دراز بکشید و هم‌زمان تیراندازی می‌کنند و می‌گویند اگر کسی تکان بخورد مانند دیگر دوستانتان کشته می‌شوید و بعد از این اخطار به سمت لاستیک‌های اتوبوس شلیک کرده و آن‌ها را پنچر می‌کنند. بعد از مدتی صداها کم و کم‌تر می‌شود وقتی گروگان ها سرخود را بالا آورده متوجه فرار نیروهای آمریکایی می شوند همه مسافران برخاسته و متوجه می‌شوند گروگان‌ها همه سالم هستند و آن‌ها برای ترساندن گروگان ها، به دروغ متوسل شدند مسافران بلافاصله سوار اتوبوس شده و با همان لاستیک‌های پنچر با مشکلات فراوان به سمت رباط خوان حرکت کرده و موضوع را به پاسگاه اطلاع می‌دهند.

وی گریزی به خیانت تعدادی از نیروهای خودی  در این حادثه می‌زند و می افزاید به استناد سخنان نیروهای حاضر در محل وقوع حادثه، اسناد مهمی از آمریکایی ها در بالگردها  مانده بود تا جایی‌که طی چندین مرحله ۲ هواپیمای فانتوم با آرم جمهوری اسلامی برای نابودی اسناد اقدام به شلیک کرد و در یکی از این حمله ها فرمانده سپاه یزد سردار شهید منتظر قائم نیز به شهادت می‌رسد.

وی به فرد خائن و نفوذی از داخل اشاره کرده و ادامه می‌دهد: این فرد جاسوس از مدت‌ها قبل در این واقعه در شهر طبس بود. این جاسوس با داشتن احکام جعلی وارد شهر شده و در محافل عمومی سخنرانی می‌کرد در زمان وقوع حادثه تلفنی دستور بمباران بالگردها را صادر کرد که در حین صحبت گوشی تلفن را از دست او کشیدم و گفتم آمریکایی‌ها از منطقه رفته‌اند چه نیاز به بمباران، غافل از این‌که او به همراه هم‌دستانش به‌دنبال از بین بردن اسناد محرمانه موجود در صحنه هستند وقتی با او گلاویز شدم خطاب به من گفت درجه من بالاتر است باید گوش به فرمان من باشید در آن زمان سرهنگ قبادی هم همراه جاسوس بود من هم در پاسخ گفتم مسئولیت اجرای عملیات در حال حاضر با من است و باید جواب‌گو باشم و با توجه به حضور نیروهای خودی در صحرای طبس، اجازه این کار را ندادم اما دست‌های شیطانی و خائن از سوی دیگر اقدام به از بین بردن مدارک موجود در بالگردها کرد.

 او یادآور می‌شود وقتی از فرد جاسوس خواستیم حکمش را نشان یکی از نیروهای اعزامی از کمیته مشهد بدهد عصبانی شد. وقتی متوجه جعلی بودم حکم او شدیم با هماهنگی‌های صورت‌گرفته او را از ژاندارمری بیرون کردیم.

جاسوس با احکام جعلی

جاسوس زمانی به تربت رفت و با حکم دادستان تربت دوباره به طبس برگشت. بعدها متوجه شدیم که این فرد جاسوس، از مدت‌ها قبل به بهانه سرکشی از معادن، روستاها و... با هدف فراهم سازی زمینه عملیات نیروهای آمریکایی در بیابان‌های محل حادثه بوده است. اما متأسفانه پس از وقوع حادثه صحرای طبس این فرد جاسوس فرار کرد و ما اطلاعی از او نداشتیم اما گفته می‌شود قبادی به‌عنوان همدست او دستگیر شد.

 او این اتفاق و حادثه را معجزه الهی می‌داند و می‌گوید: از نظر من معجزه این است که از طریق قوانین و مقررات موجود الهی در طبیعت اجرا شود.

وی تأکید می‌کند: طبس منطقه کویری است و اشتباه نیروهای آمریکایی باعث این حادثه شده‌است. اگر هواپیمای سوخت چند کیلومتر جلوتر و کنار جاده می‌نشست این اتفاق رقم نمی‌خورد چرا که در منطقه کویری با نشستن هواپیمای حامل سوخت و آمدن دیگر بالگردها برای سوخت گیری باعث شکسته شدن پوسته دق شده است و حضور دیگر بالگردها هم برای سوخت‌گیری گرد و خاک ایجاد کرده و نیروهای آمریکایی عقل خود را از دست داده به‌اشتباه این مهم را طوفان شن اعلام کرده‌اند و پس‌از آتش‌سوزی مهیب به‌علت ترس از فهمیدن نظام مقدس جمهوری اسلامی و مردم از ماهیت این عملیات، پا به فرار گذاشتند و به ‌این‌ترتیب اراده الهی باعث شکست مفتضحانه استکبار جهانی شد.

 وی در پایان ضمن انتقاد از ارگان‌های مربوطه، با بیان اینکه متأسفانه از ظرفیت افراد حاضر در حادثه برای مکتوب کردن خاطرات آن‌ها استفاده نمی‌شود خواستار توجه به این مهم می‌شود و می‌گوید: بایستی تبعات این شکست مفتضحانه آمریکا به‌عنوان ابرقدرت جهانی در دنیا می‌پیچید.