اختیار جان پادشاه شیعیان در دست یک بهایی

اگرچه اقدامات آیت الله بروجردی تا حد زیادی از فعالیت گسترده بهائیان جلوگیری کرد اما با فشار سران بهائیت و حمایت آمریکا و انگلیس فعالیت این فرقه ضاله جان گرفت تا آنکه پرچم مبارزه در دستان امام خمینی قرار گرفت.

خبرگزاری شبستان: همانطور که در مطالب پیشین بیان شد رژیم پهلوی در دوران رضاخان و با رنگ و لعابی بیشتر در دوران محمدرضا بازیچه دست بهائیت بود. به گونه ای که پیروان این فرقه ضاله در پست های کلیدی کشور ایفای نقش می کردند.

با رشد چشمگیر بهائیت در ارکان‏ رژیم شاهنشاهی پهلوی، نگرانی متدینین به‏ ویژه مراجع تقلید افزایش یافت. در این‏ میان آیت اللّه بروجردی که یگانه مرجع‏ دوران و رهبر شیعیان ایران و جهان به‏ شمار می‏آمد، مبارزه‏ای پیگیر و کوبنده‏ را علیه بهائیت آغاز کرد. وی سیاست را از اسلام جدا نمی دانست و مسائل سیاسی را با فکری باز و پویا دنبال می کرد. ملاقات ها و حمایت های وی از آیت الله سیدابوالقاسم کاشانی که در آن عصر رادمرد بزرگ سیاسی دینی و سمبل سیاست اسلامی بود، نیز دلیل روشنی بر مشروعیت و لزوم کارهای سیاسی و دخالت در سیاست برای دفاع از دین است .

رهبران بهائی در دوره نخستین ایجاد آیین دروغین خویش با جعل شریعتی ساده که در عین حال دارای مشکلات اساسی حقوقی و متضاد با تعالیم ادعایی آنان است، به ارائه احکامی مانند نماز، روزه، حج و... سایر آداب اسلامی پرداخته تا با این شبیه سازی کودکانه، کارهای خود را دین معرفی کنند. آیت الله بروجردی با آگاهی کامل از تعالیم تحمیق کننده بهائیت و انگیزه های شیطانی بیگانگان در حمایت از این نحله ساختگی، خطر بهائیت را بسیار جدی ‌دانسته و اهمال و کوتاهی در جلوگیری از خطر آنان را جایز نمی دانست.

 

درخواست برای غیرقانونی خواندن فرقه بهائیت

دوران زعامت آیت اللّه بروجردی، دورانی پرالتهاب در فضای سیاسی‏ کشور به شمار می‏آمد. از سال 1326 تا 1340 که ریاست عامه وی بر امور مسلمین با استقرار در حوزه علمیه قم‏ تحقق یافته بود، مهم‏ترین رویدادها و حوادث سیاسی در ایران رقم خورد. ملی شدن صنعت نفت، کودتای 82 مرداد، طرح اصلاحات ارضی شاه و چندین رویداد دیگر با سرانگشت تدبیر آن مرجع بیدار مدیریت شد.

از جمله‏ حوادث مهم سیاسی آن دوران، فعالیت‏ چشمگیر بهائیان در ایران بود که آیت‏ اللّه بروجردی هیچ‏گاه نتوانست در برابر آن سکوت کند. مبارزهء همه جانبه وی با این پدیده مذموم، فعالیت بهائیان را تا زمان حیات آیت اللّه در نطفه خفه کرد. اقدام او در برابر دولت وقت، کوبنده‏ و تحسین برانگیز بود.در سال 1330 بر اثر اصرار فراوان مردم مسلمان از گوشه‏ و کنار کشور برای جلوگیری از نفوذ فرقه بهایی و ارسال طومارهایی برای‏ آیت الله بروجردی، آن مرجع تقلید با واسطه‏هایی که در اختیار داشت از جمله‏ مرحوم آقا میر سید محمد بهبهانی فرزند آیت اللّه سید عبد اللّه بهبهانی از رهبران‏ نهضت مشروطه، از شاه خواست تا فرقه ضاله بهائیت را که در اغلب ادارات‏ ریشه دوانیده و با لطایف الحیل مشغول‏ فعالیت بودند،غیر قانونی اعلام کند. شاه نیز در پاسخ گفته بود بهتر است‏ که نخست دربارهء خطر وجود آن‏ها در سطح مملکت اقدام شود تا بر اثر آن به‏ عنوان خواست مردم و تقاضای مرجع‏ تقلید وقت با هم وارد کار شویم، مبادا اربابان آن‏ها در خارج به ما ایراد بگیرند که امنیت در ایران نیست و آزادی از مردم سلب شده است.

با توافق آیت اللّه‏ بروجردی قرار شد، مرحوم فلسفی که‏ آن دوران سخنان وی از مسجد شاه (امام‏ خمینی)ساعت 1 تا 2 بعد از ظهر مستقیما از رادیو پخش می‏شد، به تفصیل دربارهء مسلک خرافی و ساختگی فرقهء بهائیت‏ سخن بگوید.حجت الاسلام فلسفی نیز سخنرانی تندی بر ضد بهائیت انجام داد و تأکید کرد که مردم با کمال بی‏صبری‏ منتظر اقدام آیت اللّه بروجردی هستند و از دولت وقت و شخص شاه خواست‏ که آن‏ها را غیر قانونی اعلام کند.

 

حضیره القدس ویران شود

وی با اشارهء غیرمستقیم به عبد الکریم‏ ایادی، پزشک مخصوص شاه که یک‏ بهایی متعصب بود، محمد رضا شاه را مورد خطاب قرار داد و گفت: «پادشاه‏ مملکت بداند که اختیار جان وی در دست یک نفر بهایی است.» در آن سال‏ حسین علا نخست‏وزیر بود. علا که یک‏ بهایی بود، در آن زمان در خارج‏ از کشور بسر می برد.

با سخنرانی حماسی‏ مرحوم فلسفی،خشم مسلمانان متوجه‏ بهایی‏ها شد و افراد این فرقه ضاله در معرض خطر جدی قرار گرفتند و حتی‏ در برخی نقاط کشور به زد و خورد میان مسلمانان و بهایی‏ها منجر شد. رئیس جمهور آمریکا و نخست‏وزیر انگلیس که با نگرانی این جریان را دنبال‏ می‏کردند، طی تلگراف‏های جداگانه‏ای‏ از حسین علا خواستند تا جلوی این‏ هیجان عمومی را بگیرد.علا نیز از خارج با شاه تماس گرفت تا جلوی این‏ کار را بگیرد.در آن دوره، دولت به طور رسمی غیرقانونی بودن بهائیت را اعلام‏ و مرکز آنان با نام حضیرهء القدس را اشغال و تعطیل کرده بود. اما به محض‏ ارسال لایحه‏ای مبنی بر غیرقانونی بودن‏ بهائیت، سردار فاخر حکمت، رئیس‏ وقت مجلس شورای ملی کارشکنی و اعلام کرد که بهایی‏ها و جلوگیری‏ از فعالیت آن‏ها یک مسأله مذهبی است‏ و جای طرح آن در مجلس نیست. این‏ کار به التهاب اوضاع افزود، اما پس از مدتی این التهاب فروکش کرد و لایحه‏ مسکوت ماند.

آیت اللّه بروجردی در نامه‏ای خطاب به حجت الاسلام فلسفی‏ به سبب مقابله با این فرقه تشکر کرد. همچنین در مصاحبه‏ای با روزنامه کیهان‏ درباره مسأله بهائیان چنین بیان کرد: باید نظم و آرامش در کشور برقرار شود؛ باید حضیرهء القدس را ویران‏ نمود و ساختمان جدید در تصرف‏ انجمن خیریه باشد؛ کلیهء بهائیان باید از ادارات دولتی و بنگاه‏های ملی هرچه‏ زودتر طرد شوند.

 

دستور آمریکا به حفظ حریم بهایئت به عنوان اقلیتی مذهبی
اقدامات آیت اللّه بروجردی، تا حدود زیادی از فعالیت گسترده بهائیان‏ جلوگیری کرد، اما بر اثر فشار سران‏ بهائیت که در لایه‏های حکومت پهلوی‏ ریشه دوانده بودند و همچنین حمایت‏ آمریکا و انگلیس از این فرقه ضالّه، دوباره‏ -هرچند به صورت محدود- فعالیت‏ اعضای این گروه شروع شد. وی نیز جریان مقابله با فعالیت‏های‏ بهائیان را تعریف و از عدم توفیق کامل‏ در این مسأله اظهار تأسف می‏کند: «هرگاه با شاه ملاقات کرده‏ام، تأکید داشتم که جلوی این فرقه ضالّه مضلّه را بگیرد و او هم وعده می‏داد،ولی عمل‏ نمی‏کرد. تا در یکی از ملاقات‏ها به او فشار آوردم، گفت: این کار از من ساخته‏ نیست،باید شما کمک کنید. گفتم: من چه قدرتی دارم؛ قدرت در دست‏ شماست.گفت: شما مردم را وادارید که‏ شکایت کنند و به من منعکس شود، تا من مستندی برای جلوگیری داشته باشم. من دیدم،نظر بدی نیست؛ از این‏رو،از آن به بعد مردم شهرستان‏ها را وادار به‏ نوشتن نامه‏هایی علیه این جریان کردیم. ماه رمضان که فرارسید به آقای فلسفی‏ گفتیم علیه بهائیان سخنرانی کنند. نتیجه این کوشش‏ها این شد که شاه،باتمانقلیچ‏ را وارد کرد که ساختمان حضیرهء القدس‏ (مرکز بهائیان) را خراب کند،پس از دو سه روزی خبر دادند که این مرکز را خراب نمی‏کنیم، بلکه تبدیل به کتابخانه‏ می‏کنیم. آخر یکی از شب‏ها آمدند، گفتند: از دربار کسی ملاقات می‏خواهد. اجازه دادم.آن شخص آمد و گفت: از سفارت آمریکا از شاه خواسته‏اند که با اقلیت‏های مذهبی کاری نداشته باشید؛ زیرا ما خود را موظف می‏دانیم که‏ امنیت اقلیت‏ها را حفظ کنیم.اگر شما نمی‏توانید امنیت آن‏ها را حفظ کنید، ما درصدد حفظ آن‏ها باشیم؛ از این روی ادامهء این موضوع با حیثیت ما منافات‏ دارد.من هم با کمال تأسف گفتم: قضیه‏ را خاتمه بدهید که باعث ذلت مسلمانان‏ نگردد؛ لذا قرار شد مرکز بهائیان را تبدیل به کتابخانه بکنند. به حسب ظاهر قضیه خاتمه یافت.»

 

بدین‏گونه تلاش مجدّانه آیت اللّه بروجردی هر چند تأثیراتی چشمگیر در جلوگیری از روند فعالیت بهائیت در ایران داشت،اما آنان همچنان در نهان به فعالیت خود ادامه می‏دادند تا آن‏که آیت اللّه بروجردی‏ در فروردین 1340 رحلت نمود و پرچم‏ مبارزه با بهائیت به دست توانای عالمی‏ دیگر به نام آیت اللّه سید روح اللّه خمینی‏ افتاد.


پایان پیام /
 

کد خبر 157448

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha