خروج «زن» از حاشیه و ابزار تمتع در الگوی سوم

زن در الگوی سوم در عین اینکه عنصری «در حاشیه و دست دوم» نیست، «ابزار تمتع و سوء‌استفاده»‌ی دیگران و بهره‌برداری‌های غیرانسانی نیز نیست. زنی که ذیل این انقلابِ الهی ظهور کرد تعریفی جدید از زن ارائه داده است.

به گزارش خبرگزاری شبستان، به مناسبت فرا رسیدن سالروز ولادت حضرت زهرای مرضیه(س) و روز گرامیداشت مقام زن و مادر بخشی از سخنان مقام معظم رهبری درباره الگوی سوم زن را بازخوانی کرده‌ایم که در ادامه می‌آید:

«زن به یک جایگاه مصنوعی و تصنعی و تشریفاتی احتیاج ندارد؛ جایگاهی که دون شأن متانت و سکینه و آرامش روحی اوست. در طبیعت الهی زن، آن‌چنان لطافت و زیبایی و گرمای محبتی وجود دارد که می‌تواند هم خود را و هم محیط پیرامون خود را- چه در داخل خانه، چه در هر محیطی که باشد- به طرف معنویت، پیشرفت و علوّ مقامات علمی و عملی سوق دهد و پیش ببرد [۱]

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران یکی از مسائلی که به شکلی جدی مورد بحث و توجه افکار عمومی ایران و جهان قرار گرفت موضوعِ «زن» بود. انقلاب اسلامی در فضایی به پیروزی رسید که مکاتب گوناگون و ایدئولوژی‌هایِ سکولار مدرن هر یک به فراخور مبانی و جهت‌گیری‌های خود نگاهی خاص به مقوله‌ی زن را ترویج و فرهنگ عمومی جوامع مختلف تحت تأثیرِ این نگاه‌ها ساخته می‌شد. اما انقلاب اسلامی حرف و نگاهی نو و تحول‌آفرین را در این موضوع پیش‌رویِ بشریت گذاشت. این نگاهِ جدید در قالب کُنش‌گری و فعالیت «زنِ مسلمان ایرانی» عینیت یافت و به تعبیر حضرت آیت الله خامنه‌ای «الگوی سوم زن» را تحقق بخشید. الگویی که «نه شرقی است و نه غربی»:

«زن، در تعریف غالباً شرقی، همچون عنصری در حاشیه و بی‌نقش در تاریخ‌سازی؛ و در تعریف غالباً غربی، بمثابه‌ی موجودی که جنسیت او بر انسانیتش می‌چربد و ابزاری جنسی برای مردان و در خدمت سرمایه‌داری جدید است، معرفی می‌شد. شیرزنان انقلاب و دفاع مقدس نشان دادند که الگوی سوم، «زن نه شرقی، نه غربی» است. زن مسلمان ایرانی، تاریخ جدیدی را پیش چشم زنان جهان، گشود و ثابت کرد که می‌توان زن بود، عفیف بود، محجبه و شریف بود، و درعین حال، در متن و مرکز بود. می‌توان سنگر خانواده را پاکیزه نگاه داشت و در عرصه‌ی سیاسی و اجتماعی نیز، سنگرسازی‌های جدید کرد و فتوحات بزرگ به ارمغان آورد» [۲]

نقاط قوّت زنانه همراه با ایمان و عفت

نگاه انقلاب اسلامی به زن برگرفته از مبانی اسلامی است. در نگاه اسلامی هم زن و هم مرد فارغ از «جنسیت»‌شان می‌توانند در مسیر رشد و کمال حرکت کنند: «نگاه اسلام به جنسیت، یک نگاه درجه‌ی دو است؛ نگاه اول و درجه‌ی یک، حیث انسانیت است؛ که در آن، جنسیت اصلاً نقشی ندارد... در زمینه‌ی مسائل اصلی انسان - که مربوط به انسان است - زن و مرد هیچ فرقی ندارند. خب، شما ببینید در تقرب الی‌الله، یک زنی مثل حضرت زهرا(س)، مثل حضرت زینب(س)، مثل حضرت مریم هستند؛ رتبه‌شان، رتبه‌های فوق تصور امثال ماهاست... جنسیت یک امر ثانوی است، یک امر عارضی است؛ در کارکردهای زندگی معنا پیدا میکند، در سیر اصلی بشر هیچ تأثیری ندارد»[۳]

از سوی دیگر تفاوت‌های دو جنس در نقش‌ها و قالب‌ها نیز مورد توجه است: «من متأسّفم که گاهی خود خانمها، خود بانوان، روی این مسئله حسّاسیّت نشان میدهند که ما با مردها چه فرقی داریم؟ خب بله، در خیلی از مسائل هیچ تفاوتی نیست. نگاه اسلام نسبت به زن و مرد، نگاه انسان است؛ در مسئله‌ی انسانیّت، سِیر مقامات معنوی، استعدادهای فراوان فکری و علمی هیچ تفاوتی نیست، امّا قالبها دو قالب است: یک قالب برای یک کار و یک صنف کار است، یک قالب برای یک کار دیگر است؛ البتّه کارهای مشترکی هم وجود دارد. [آیا] این خدمت است که ما بیاییم یکی از این دو قالب را از منطقه‌ی اختصاصی خودش بکشیم بیرون، ببریم در منطقه‌ی اختصاصی آن قالب دیگر؟ این کاری است که غربی‌ها دارند میکنند»[۴]

زن در این الگو در عین اینکه عنصری «در حاشیه و دست دوم» نیست، «ابزار تمتع و سوء‌استفاده»‌ی دیگران و بهره‌برداری‌های غیرانسانی نیز نیست. زنی که ذیل این انقلابِ الهی ظهور کرد تعریفی جدید از زن ارائه داده است. تعریفی که جهانی و بن‌بست‌شکنِ معضلات زنان در عصر مدرن است: «در انقلاب اسلامی و در دفاع مقدس، زنانی ظهور کردند که می‌توانند تعریف زن و حضور او در ساحت رشد و تهذیب خویش، و در ساحت حفظ خانه‌ی سالم و خانواده‌ی متعادل، و در ساحت ولایت اجتماعی و جهاد امر بمعروف و نهی از منکر و جهاد اجتماعی را جهانی کنند و بن‌بستهای بزرگ را درهم بشکنند. اقتدار و جذبه‌ی تازه‌ای به برکت خون این زنان مجاهد در عصر جدید، ظهور کرده است که زنان را ابتداء در جهان اسلام، تحت تأثیر قرار داد و دیر یا زود در سرنوشت و جایگاه زنان جهان، دست خواهد برد»[۵]

در «الگویِ زن مسلمان» که براساس معرفت‌شناسی الهی شکل گرفته، زن «نقاط قوّت زنانه»‌ی خود را با «ایمان و عفت» همراه می‌کند و با چنین ترکیبی قادر به نقش‌آفرینی‌ِ منحصربه‌فردی می‌شود و اینگونه «ارزش و تشخص زن» معنا می‌یابد: «زن با نقاط قوّت زنانه‌ی خود- که خدای متعال در وجود او به ودیعه گذاشته و مخصوص زن است- همراه با ایمان عمیق، همراه با استقرار ناشی از اتکاء به خداوند، و همراه با عفت و پاک‌دامنی- که فضای پیرامون او را نورانیت می‌بخشد- می‌تواند در جامعه یک نقش استثنائیِ این‌گونه ایفا کند؛ هیچ مردی قادر به ایفای چنین نقشی نیست. مثل کوه استواری از ایمان، درعین‌حال مثل چشمه‌ی جوشانی از عاطفه و محبت و احساسات زنانه، تشنگان و محتاجان نوازش را از چشمه‌ی صبر و حوصله و عاطفه‌ی خود سیراب می‌کند. انسانها در چنین آغوش پُربرکتی می‌توانند تربیت شوند. اگر زن با این خصوصیات در عالمِ وجود نبود، انسانیت معنا پیدا نمی‌کرد. این، معنای ارزش زن و تشخص زن است؛ چیزی که مغز متحجرِ مادی غربی‌ها نمی‌تواند آن را بفهمد»[۶]

ظلم و تحقیر به اسمِ آزادی

نگاه انقلاب اسلامی به مقوله‌ی زنان درست در مقابل نگاه غربی قرار دارد. فرهنگ غربی با ایجاد یک «نامُعادله» در مسئله‌ی زنان عملا این قشر را وسیله‌ی «انتفاع» و بهره‌برداری‌های گوناگون قرار داده است:

«یک نامعادله‌ای را بتدریج به وجود آورده‌اند؛ یک طرف ذی‌نفع، یک طرف مورد انتفاع؛ بشریت را اینجوری تقسیم کرده‌اند. طرفِ ذی‌نفع مرد است، طرفِ مورد انتفاع عبارت است از زن. این به طور آرام، با تدریج، با شیوه‌های گوناگون، با تبلیغات مختلف، در طول ده‌ها سال در جوامع غربی در درجه‌ی اول، و بعد در جوامع دیگر جا افتاده. شأن اجتماعی زن را اینجوری معرفی کردند... لذا در فرهنگ غربی اگر زن بخواهد در جامعه نمود پیدا کند، شخصیت پیدا کند، حتماً باید از جذابیتهای جنسیِ خودش چیزی را ارائه بدهد»[۷]

این فرهنگ است که «بُحرانِ زن» در جهانِ امروز را به وجود آورده است: «شاید تعبیر «بحران زن»، تعبیر تعجب‌آوری باشد. امروز مسئله‌ی بحران آب و هوا، بحران آب، بحران انرژی، بحران گرم شدن زمین، به عنوان مسائل اصلی بشریت مطرح میشود؛ اما هیچکدام از اینها مسائل اصلی بشریت نیست. بیشترِ آن چیزهائی که مشکلات اصلی بشریت است، برمیگردد به مسائلی که ارتباط پیدا میکند با معنویت انسان، با اخلاق انسان، با رفتار اجتماعی انسانها با یکدیگر؛ که یکی از آنها مسئله‌ی زن و مرد، جایگاه زن، مسئله‌ی زن و شأن زن در جامعه است؛ که این حقیقتاً یک بحران است»[۸]

دستاورد این نگاهِ غرب به زن نیز عملا چیزی جز «ظلم و تحقیر» نبوده و بر این اساس رهبر انقلاب همواره از نگاه انتقادی و دستِ بالای انقلاب اسلامی در این زمینه سخن گفته‌اند: «از من سؤال کردند که شما در مقابل آنچه که غربی‌ها درباره‌ی مسئله‌ی زن در کشور میگویند، چه دفاعی دارید؟ من گفتم: ما دفاع نداریم، ما هجوم داریم! ما در مسئله‌ی زن، از غرب طلبگاریم؛ ما مدعی غربیم؛ آنها هستند که دارند به زن ظلم میکنند، زن را تحقیر میکنند، جایگاه زن را پائین می‌آورند؛ به اسم آزادی، به اسم اشتغال، به اسم مسئولیت دادن، آنها را مورد فشارهای روحی، روانی، عاطفی و اهانت شخصیتی و شأنی قرار میدهند؛ آنها باید جواب بدهند» [۹]

غلبه بر الگویِ مادی

اما امروز و با گذشت سالیانی از انقلاب اسلامی همچنان کشمکشی جدی و اساسی بین «الگویِ زن مسلمان» با «الگویِ مادی غربی» در جریان است. غربی‌ها همواره در تلاشند نگاه و عملکرد غلطِ خود را در دنیا رایج کنند و در این مسیر هوچیگری‌های تبلیغاتی و رسانه‌ای را همواره در دستور کار دارند:

«غربی‌ها نسبت به مسئله‌ی زن بد فهمیدند، بد عمل کردند و همان فهم بد و غلط و عمل گمراه‌کننده و مهلک خودشان را به‌صورت سکّه‌ی رایج در دنیا مطرح کردند. علیه هر کسی هم که بر ضدّ نظر آنها حرف بزند، دستگاه تبلیغاتی وسیع آنها هوچیگری میکند، مجال حرف زدن هم به کسی نمیدهد»[۱۰]

«تثبیت و نهادینه‌سازی الگویِ زن مسلمان» با تمسک به الگوهای برجسته‌ی دینی و غلبه بر فرهنگ منحطِ غربی در مسئله‌ی زنان، مأموریتی مهم و کلان برای زنان مسلمان و انقلابیِ ایران است:

«زن ایرانی در ایران اسلامی، باید کوششش این باشد که هویّت والای زن اسلامی را آن‌چنان زنده کند که چشم دنیا را به خود جلب کند. این امروز وظیفه‌یی است بر دوش زنان مسلمان... الگوی زن را نشان بدهند؛ بگویند زن مسلمان زنی است که هم دین خود را، حجاب خود را، زنانگی خود را، ظرافتها و رقّتها و لطافتهای خود را حفظ می‌کند؛ هم از حق خود دفاع می‌کند؛ هم در میدان معنویت و علم و تحقیق و تقرّب به خدا پیشروی می‌کند و شخصیتهای برجسته‌ای را نشان می‌دهد و هم در میدان سیاسی حضور دارد. این می‌شود الگویی برای زنان. شما بدانید زنان مسلمان در بسیاری از نقاط دنیا امروز به شما نگاه می‌کنند و از شما یاد می‌گیرند»

در این فضا «پرکردن خلأهای نظری» و «نظریه‌پردازی» با استفاده از «تعالیم اسلام» ضروری است: «ما باید در این زمینه، خلأهای نظری را پر کنیم.... باید در این بررسیها، از دارائیهای علمی خودمان - که کم هم نیست - استفاده کنیم. ده‌ها نظریه و الگوی مترقی در همین زمینه‌ی زن و خانواده میشود استخراج کرد. اینها نظریه‌پردازی بشود، تئوریزه بشود، با جوانبش، با اجزایش، تدوین بشود و ارائه بشود. اینها کارهای میان‌مدت و بلندمدتی است که حتماً بایستی انجام بگیرد. تعالیم ناب و مترقی اسلام در قرآن و حدیث باید مورد استفاده قرار بگیرد».[۱۲]

و یکی از الزامات مهمی که در مسیرِ این حرکت باید مورد توجه جریان انقلابی و اسلامی قرار بگیرد «خالی کردن ذهن از کلیشه‌های افکار غربی و رد مرجعیت آن» درباره‌ی مسئله‌ی زن است: «اگر ما میخواهیم درباره‌ی مسئله‌ی زن درست فکر کنیم و درست حرکت کنیم و دچار خطا نشویم، باید ذهنمان را از حرفهای کلیشه‌ای فراورده‌ی غربی‌ها بکلّی خالی کنیم... اگر میخواهید درباره‌ی مسئله‌ی زن راهبرد درست را پیدا کنید و این راهبرد را با اجرائیّات و الزامات اساسی آن همراه کنید و در بلندمدّت پیش بروید و به نتیجه برسید، باید ذهنتان را از تفکّرات غربی در مورد زن تخلیه کنید. نمیگویم بی‌اطّلاع بمانیم، نه؛ ما طرفدار بی‌اطّلاعی نیستیم، بنده طرفدار آگاهی و آشنایی هستم، امّا مرجعیّت آن افکار را بکلّی رد کنیم. افکار غربی‌ها، نظرات غربی‌ها، در زمینه‌ی مسئله‌ی زن مطلقا نمیتواند مایه‌ی سعادت و هدایت جامعه‌ی بشری باشد... پایه و ریشه و اساس تفکّرات غربی‌ها چون مادّی است، غلط است»[۱۳]

البته نقش‌آفرینان اصلی این عرصه «خودِ بانوان» هستند: «عمده‌ی کار را خود بانوان باید انجام بدهند. شما هستید که میتوانید فکر کنید، اندیشه‌ورزی کنید، مطالعه کنید، معضلات را در مقام نظر و اندیشه حل کنید و در مقام عمل راهکار اجرائی ارائه بدهید. این، کار را بسیار آسان و نزدیک خواهد کرد»[۱۴]

نکته‌ی مهم اینکه امروز جمهوری اسلامی توانسته با اتکاء به مبانی الهیِ خود زنان توانمندی را در عرصه‌های گوناگون تربیت کند. تربیت این زنان فرصتی مهم برای پیشبرد حرفِ حق انقلاب اسلامی در موضوع زنان و فائق آمدن بر فرهنگ غلط غربی است. نگاه آیت الله خامنه‌ای به موفقیت در این عرصه نگاهی خوشبینانه است به شرط آنکه «تلاشِ مستمر» و «عدمِ غفلت از ضعفها» را به صورت جدی در دستور کار قرار دهیم:

«این همه زنان دانشمند، استاد در رشته‌های مختلف علمی، در علوم حوزوی، در علوم دانشگاهی همه نشان‌دهنده‌ی موفقیت جمهوری اسلامی است. نگاه من، این نگاه است. این نگاه، دل را به آینده امیدوار میکند. ما با همین حرکت و با همین شتاب ان‌شاءاللَّه پیش برویم، قطعاً خواهیم توانست بر فرهنگ غلط غربی و رائج در دنیا فائق بیائیم. باید کار کرد، باید تلاش کرد، باید دنبال‌گیری کرد. نگاه، نگاه خوشبینانه است؛ منتها این نگاه خوشبینانه نباید مانع بشود از اینکه ضعفها را ببینیم»[۱۵]

[۱] - بیانات‌ در دیدار اقشار مختلف مردم‌ ۱۳۸۴/۳/۲۵

[۲] - پیام به کنگره‌ی «هفت هزار زن شهید کشور» ۱۳۹۱/۱۲/۱۶

[۳] - بیانات در سومین نشست اندیشه‌های راهبردی ۱۳۹۰/۱۰/۱۴

[۴] - بیانات در دیدار جمعی از بانوان برگزیده کشور ۱۳۹۳/۱/۳۰

[۵] - پیام به کنگره‌ی «هفت هزار زن شهید کشور» ۱۳۹۱/۱۲/۱۶

[۶] - بیانات‌ در دیدار اقشار مختلف مردم‌ ۱۳۸۴/۳/۲۵

[۷] - بیانات در دیدار جمعی از بانوان نخبه ۱۳۹۰/۳/۱

[۸] - بیانات در دیدار جمعی از بانوان نخبه ۱۳۹۰/۳/۱

[۹] - بیانات در دیدار جمعی از بانوان نخبه ۱۳۹۰/۳/۱

[۱۰] - بیانات در دیدار جمعی از بانوان برگزیده کشور ۱۳۹۳/۱/۳۰

[۱۱] - بیانات در دیدار جمعی از بانوان‌ ۱۳۷۹/۶/۳۰

[۱۲] - بیانات در سومین نشست اندیشه‌های راهبردی ۱۳۹۰/۱۰/۱۴

[۱۳] - بیانات در دیدار جمعی از بانوان برگزیده کشور ۱۳۹۳/۱/۳۰

[۱۴] - ببیانات در دیدار جمعی از بانوان نخبه ۱۳۹۰/۳/۱

[۱۵] - بیانات در دیدار جمعی از بانوان نخبه ۱۳۹۰/۳/۱

منبع: پایگاه اطلاع‌رسانی مقام معظم رهبری

کد خبر 1742452

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha